گفت وگو با رامین اکبری کارگردان نمایش "تشریفات"
روایت روابط تغییر یافته شغلی بین کاراکترها

نمایش "تشریفات" به کارگردانی رامین اکبری که چندی پیش در نوزدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی برنده تندیس و لوح تقدیر بهترین نمایش شد. مدتی است اجراهای عمومی خود را در سالن کنش معاصر آغاز کرده است . این نمایش بر اساس یک داستان پست مدرن آمریکایی به نام "عضو جدید" توسط عرفان غفوری نوشته شده است و در آن روابط میان اعضا یک شرکت شامل رئیس، وکیل، معاون، حسابدار، مامور تحقیقات و مستخدم پرداخته می شود. اکبری پیش از این نمایش هایی مثل لاتاری و مکث را روی صحنه اجرا کرده است. با رامین اکبری در باره فرم و شیوه اجرایی نمایش اش گفت وگو کرده ایم.
آیا نمایش تشریفات یک کار مدرن و آوانگارد است ویا یک نمایش تجربی؟
تشریفات کاملا یک اثر دانشجویی است .موقعی که نمایش دانشچویی برای تولید انتخاب می شود طبیعی است ایده ای در ذهن کارگردان وجود دارد که می خواهد در صحنه ان را تجربه کند و عکس العمل تماشاگر را هم ببیند.
آیا مخاطبانی که به دیدن نمایش تشریفات می آیند در هرشب اجرا با یک فرم ثابت و بدون تغییر مواجه خواهند بود و یا تغییراتی در نمایش به وجود خواهد آمد؟
بله ، تغییراتی در هر شب اجرا در بخش های مختلف نمایش داریم. دوست دارم مدام و هر شب واکنش های تماشاگران را در قبال این تغییرات ارزیابی می کنیم.
نمایش در اجرای عمومی در چه بخش هایی نسبت به اجرای آن در جشنواره تئاتر دانشگاهی تغییرات داشت؟
در اجرای جشنوار ه در بخش نور نه باکس داشتیم ،که از طریق این باکس نور پردازی صحنه انجام می شد . در اجرای عمومی نمایش این باکس ها را نداریم.
به چه دلیل در اجرای عمومی از این باکس های نوری استفاده نکردید؟
بخشی از این عدم استفاده در باره اشکالات فنی بود و دلیل دیگرش این بود که می خواستم متوجه شوم اگر صحنه بیشتر خالی تر شود . با چه وضعیت اجرایی روبه رو می شوم .دکور این نمایش شش صندلی و یک کیف چرمی است و در این خالی بودن صحنه از دکور چگونه می شود با شش صندلی مکان ها را تغغییر داد و مخاطب با مکان های متفاوتی در حین دیدن نمایش با تغییر مدام جای صندلی ها مواجه بشود .مضمون نمایش هم هم راستا با این تغییرات در باره تغییر مدام موضع شخصیت های نمایش در قبال یکدیگر است .
صندلی در نمایش تشریفات سوای کارکرد دکور، آیا به عنوان یک شخصیت در داستان نمایش جایگاه دارد؟
شش صندلی سفید رنگ نمایش به لحاظ شکل تفاوت هایی با یکدیگر دارند و هر شخصیتی در نمایش صندلی خودش را دارد و تغییر فرم صندلی نسبت مستقیم با تغییر شغل شخصیتها در شرکت دارد. نکته دیگر در مورد صندلی ها ، وجوه تغییر مکانی آنها است که محیط های مختلف داستان نمایش مثل دفتر شرکت و خانه شخصیتها را نشان می دهند .
رابطه نامتعارفی بین اعضا این شرکت دیده می شود. در اجرای نمایش برای این رابطه ها چه تعاریفی داشتید؟
افراد این شرکت کارهایی انجام می دهند و اولین سوال در ذهن مخاطب این است که این آدم ها دقیقا در شرکت چه کاری انجام می دهند . نمایش ساختار ارسطویی ندارد که شروع و پایان مشخصی داشته باشد . موقعی که صحنه شروع نمایش را می بینیم . دیالوگ هایی با سرعت توسط بازیگران گفته می شود و مدام هم جای بازیگران با صندلی هایشان تغییر پیدا می کند و این صحنه نمای معرف شخصیت های نمایش بود . هر چه داستان نمایش جلوتر می رود با یک سری پرونده هایی روبه رو می شویم که اعضا شرکت روی آنها کار می کنند . در این ورند یک سری اتفاقات رخ می دهد .
آیا در نمایش با دوفضا مواجه هستیم؟
نمایش دو جریان اصلی دارد . جریان پرونده ها و شغل کاراکترها و جریان دوم روابط تغییر یافته شغلی بین کاراکترها است . جریانی که در انتها باعث می شود همه اعضا شرکت به این جمع بندی برسند که رئیس را باید حذف کنند و بنابراین او را می کشند .
بر اساس خرد جمعی این تصمیم را اجرایی می کنند ؟
نمی شود اینقدر قطعی به این مسئله اشاره کرد .
فرم اجرایی نمایش چقدر بر اساس کار کارآگاهی و مشارکت بازیگران سر و شکل گرفت ؟
دو نکته برای من مهم است . معمولا وقتی اجرایی را شروع می کنم در چند دقیقه ابتدایی نمایش فقط حرکات فیزیکی بازیگران را بدون دیالوگ می بینیم ،تا شخصیتها به تماشاگر معرفی بشوند .
در حقیقت یک پاساژ برای ورود تماشاگر به جهان نمایش شما است؟
بله ، در نمایش هم ده دقیقه ابتدایی نمایش در حکم همین پاساژ است و ذهن مخاطب با مسائلی همچون مکان شخصیتها ، موقعیتشان و اینکه مشغول چه کاری هستند درگیر بشود و هر چه نمایش رو به جلو می رود مخاطب پاسخ برخی از سوالاتش را می فهمد .
طراحی حرکات بازیگران در صحنه همراه با صندلی ها در ده دقیقه ابتدایی نمایش آیا تابع طراحی میزانسن خاصی است؟
در اجرای جشنواره و قبل ترش در تمرینات فرم کار در این بخش تفاوت داشت. بازیگران در این بخش راه می رفتند و از کیف چرمی بتدریج مدارک و عکس هایی خارج و منگنه می شد و این مدارک و عکسها دست به دست می چرخید . در اجرای عمومی فقط جابه جایی صندلی ها را مورد استفاده قرار دادیم.
آیا نمایش تشریفات را می توانیم تئاتر فرم بدانیم؟
ایده اجرایی نمایش با کارهای قبلیم یک تفاوت دارد و با ایده پنهان تری مواجه بودیم. در نمایش قبلیم مکث ، روی ایده احتمالات در اجرا چه تبعاتی دارد کار کردم. بدین صورت که ما وقتی با رویدادی در اجرا مواجه می شویم .بازیگر و تماشاگر از ادامه آن مطلع نباشند . در نمایش مکث ،بازی وجود داشت که در هر شب اجرا با شب گذشته متفاوت بود . در نمایش دیگرم یک مکان مشترک و ثابت داشتیم سه اپیزود متفاوت در این مکان اجرا می شد و البته مالکیت این مکان تغییر پیدا می کرد . در تشریفات زیاد از این شیوه اجرا استفاده نکردم و نسبت به کارهای قبلیم نمایش پر گفت وگویی است و در دیالوگها ایده اجرایی هم وجود دارد .برخی از این ایده های اجرایی کلی هستند و جاهای دیگر جزئیات هم در آنها دیده می شود .
گفت و گو از: احمد محمد اسماعیلی